جدول جو
جدول جو

معنی دل آزار - جستجوی لغت در جدول جو

دل آزار
آزارنده، هر چیز که موجب آزردن خاطر گردد
تصویری از دل آزار
تصویر دل آزار
فرهنگ لغت هوشیار
دل آزار
کسی یا چیزی که مایۀ رنجش و آزردگی خاطر باشد، معشوق ستمگر
تصویری از دل آزار
تصویر دل آزار
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دل آزاری
تصویر دل آزاری
آزرده خاطر کردن، ستمگری بیرحمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دل آرام
تصویر دل آرام
(دخترانه)
موجب آرامش و آسایش خاطر، محبوب، معشوق
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پر آزار
تصویر پر آزار
رنجیده و دردمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دل فگار
تصویر دل فگار
دلریش، محزون، خسته دل، پریشان، متفکر، ماتم زده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دل آگاه
تصویر دل آگاه
هوشیار و بیدار دل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دل آرام
تصویر دل آرام
آرامش بخشنده دل آنکه موجب آرامش خاطر باشد 0، معشوقه زیبا دلبر
فرهنگ لغت هوشیار
عددی اصلی برابر ده هزار (10000)، بازی چهارم از هفت بازی نرد ده هزاران هزار هزاران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خدا آزار
تصویر خدا آزار
آنکه مرتکب کارهایی شود که خدا نپسندد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دل آگاه
تصویر دل آگاه
دانا و هوشیار، عاقل و دوراندیش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دل فگار
تصویر دل فگار
دل افگار، دل آزرده، آزرده دل، دل ریش، دل خسته، غمناک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی آزار
تصویر بی آزار
کسی یا چیزی که آزار نمی رساند، بی خطر مثلاً حیوان بی آزار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کم آزار
تصویر کم آزار
کسی که بدیگران آزار نرساند بی اذیت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دل آسا
تصویر دل آسا
(دخترانه)
موجب تسکین و آسایش دل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دل آرا
تصویر دل آرا
(دخترانه)
محبوب، معشوق، موجب آرامش دیگران، موجب شادی دیگران، از شخصیتهای شاهنامه، نام مادر روشنک همسر داراب در زمان اسکندر مقدونی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دل دار
تصویر دل دار
معشوق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دلازار
تصویر دلازار
آنچه موجب آزردن خاطر باشد، معشوق ستمگر، بیرحم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دل آور
تصویر دل آور
دلیر شجاع، جنگجوی غازی جمع دلاوران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دل آسا
تصویر دل آسا
آسایش دهنده به دل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دل آرا
تصویر دل آرا
آراینده دل، شاد کننده دل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دل آسا
تصویر دل آسا
آسایش دهنده به دل، آنچه باعث آسایش قلب و آرامش خاطر شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دلازار
تصویر دلازار
آن چه موجب آزردن خاطر باشد، معشوق ستمگر، بی رحم
فرهنگ فارسی معین